
نام شما : |
ایمیل شما : |
نام دوست شما: |
ایمیل دوست شما: |
ماجرای ورودش به فوتبال از آنجایی شروع شد که روزی با دوستانش به تماشای بازی آموزشگاهی که تیم مدرسهشان در آن شرکت داشته رفتند. در همان روز دروازهبان تیم مدرسه آسیب دید مربی تیم با توجه به بلندی قامت او (185 سانتی متر) و بسکتبالیست بودنش، از او خواسته که به جای دروازهبان، درون دروازه بایستد. که با اصرار مربی و با ترس و لرز و دلهره درون دروازه ایستاده.
اما این مرد خوش قامت و خوش پوش فوتبال ایران که چند وقتی است بدنبال بیماری سرطان با سرنوشت دست و پنجه نرم می کند و در بستر بیماری روزگار میگذراند، در عصر جمعه گذشته در حین تماشای آخرین دیدار تیم فوتبال استقلال در لیگ برتر در مقابل پاس همدان بدلیل وخامت شرایط بدنیاش ناگهان به كمــا رفت بطوریکه پس از انتقال به بیمارستان کسری تهران، پزشکان بخش ICU این بیمارستان در جهت خارج کردن از کما، مرحله جدیدی از تزریق دارو های ضد سرطان به ناصر حجازی را در دستور کار قرار دادند.
از صبح شنبه با خونریزی مغزی حال او به وخامت گذاشت، سطح هوشیاریاش پایین آمده بود تا جایی که پزشکان مرگ مغزی او را تایید کرده بودند ولی از طریق دستگاه شوک مصنوعی هنوز نبضاش می زد و این یعنی حجازی هنوز پیش ماست. خانوادهاش بیتابی میکردند و اشک امانشان نمیداد و آتیلا حجازی، پسر ناصر حجازی اسطوره فوتبال کشورمان از علاقمندان به ورزش و همه مردم ایران خواست تا برای سلامتی پدرش دعا کنند.
دوستداران و هواداران ناصرخان هم ادای دین کردند، صبح یکشنبه راهی بیمارستان کسری شدند، دست به دعا برداشتند و برای شفای مرد دوست داشتنی شان دعای توسل را زمزمه کردند. باشد که توسل آنها باعث شود حجازی شفا پیدا کند.
همه آمده بودند، پرچم آبی بدست و دعای توسل به لب. آمده بودند تا یکی از محبوبترین چهرههای فوتبالی در سختترین لحظات زندگی اش تنها نباشد. هم او که در سختترین روزهای زندگیاش در کنار مردم ماند و در شادی آنها سهم داشت. آمده بودند که بگویند: ناصر خان دوباره بلند شو و دوباره لبخند بزن، دلمان برای لبخندهایت تنگ شده است.
دیروز جلوی در بیمارستان کسری غلغله ای برپا بود. سربالایی میدان آرژانیتن تا مقابل بیمارستان جمعیت موج میزد. حدود 600 نفر در لابی بیمارستان تجمع کرده بودند و این کار پرسنل بیمارستان کسری را برای رسیدگی به سایر بیماران را مختل کرده بود. خبری نادرست که خیلی زود تکذیب شد همه را به اینجا کشانده بود. مردم نگران وضعیت حجازی بودند. همه سراغ یادگار حجازی را میگرفتند. "آتیلا" سنگ صبور مردم شده بود و به جمعیتی که آمده بودند، می گفت: "فقط دعا کنید".
حجازی ممنوع الملاقات بود اما دیروز خیلیها به دیدن او آمده بودند. آنها عقیده داشتند حجازی یکی از پیشکسوتان فوتبال ماست که برای فوتبال ملی و باشگاهی ایران زحمات زیادی کشیده و جایگاه و محبتی که او در دل مردم دارد بهترین پاداش حجازی است.
پزشکان نهایت تلاش خود را برای خارج شدن حجازی از بخش مراقبتهای ویژه انجام می دادند ولی حال کاپیتان اسطورهای آبیها چندان بهتر از گذشته نبود. چهره ناصر که بیهوش بر روی تخت بیمارستان افتاده بود دل هر بینندهای را به درد می آورد. با این وجود پزشکان بر این باور بودند که دعاهای خیر خیل عظیم هواداران او می تواند باری دیگر، قدرت معجزه را نشان مان دهد و آنچه را که مشیت الهی است درباره این چهره دوست داشتنی فوتبال ایران رقم بزند و همینطور هم شد.
در شرایطی که نزدیکان ناصر حجازی قصد داشتند، بیمارستان کسری را ترک کنند، خبری امیدوارکننده آنها را به بالین اسطوره آبیها بازگرداند. پیام این بود: ظاهرا ناصر حجازی چشمانش را باز کرده و به تحریکات پزشکان عکس العمل نشان داده است. همین مسئله تیم پزشکی، خانوادهاش و علاقمندان این پیشکسوت فوتبال را به بهبودی دوبارهاش امیدوار کرد که او باز هم می تواند بر بیماری فائق آید.
اسطوره دروازبانی ایران که حالا با بیماری دست در پنجه انداخته در این راه سخت نیاز به دعای خیر هر چه بیشتر تمام هموطنانی دارد که روزهای ایستادنش در چارچوب دروازه ملی، او را تنها نمی گذاشتند و ما نیز برای سلامتی دروازه بان افسانه ای و دوست داشتنی ایران عزیز دعا می كنیم و امیدواریم هرچه زودتر بر بیماری خود غلبه كرده و سلامتی و بهبودی کامل خود را بدست آورد.
دیدار ناصر حجازی با هنرمندان: ایرج نوذری، آناهیتا همتی، سیامک انصاری، عبدالرضا اکبری، پندار اکبری و ...
کمال الملک هنر ایران زمین در دیدار با مرد شماره یک فوتبال ایران زمین
عیادت سید حسن خمینی از ناصر حجازی در دوران شیمی درمانی
عیادت ایرج نوذری و جمشید مشایخی از ناصر حجازی در دوران بیماری
ناصر حجازی در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۰ در حین تماشای آخرین دیدار تیم فوتبال استقلال در لیگ برتر در مقابل پاس همدان بدلیل وخامت حالش به كما رفت و در روز دوم خرداد ۱۳۹۰صبح ساعت 10:55 در بیمارستان کسری پس از تحمل مدت ها رنج ناشی از بیماری درگذشت...
نظرات شما عزیزان: